3قلوها3قلوها، تا این لحظه: 13 سال و 20 روز سن داره

لحظات زیبای من

بدون عنوان

سلام بازم مامان میخواد براتون بنویسه که چه کارایی میکنید نانازای من امروز خونه تکونی کردیم از صبح که بیدار شدید همش میگفتید میخوام کمک کنم خلاصه بعد صبحونه شروع کردیم به جابه جایی تخت و کمد ها و شما هم حسابی کمک کردید و بازی کردید گاهی منو بابا رو عصبانی میکردید که به حرفمون گوش نمی کردید وحسابی ذوق داشتید که همه چی در همه و منو بابا گاهی به کاراتون خنده مون میگرفت اخ الهی من فداتون بشم عزیزای دلم امروز کمی برف هم بارید شما خیلی خوشحال بودید شانستون امسال نیاورده گلای من حالا که بزرگتر شدید میتونید برف بازی کنید اصلا برف درست و حسابی نبارید دفعه قبل که یه کوچولو برف اومده بود بردمتون برف بازی ولی خیلی سرذ بود یه عکس ازتون یادگاری گذاشتم ...
3 بهمن 1393

بدون عنوان

خوشحالم از اینکه شماها رو دارم عزیزای دلم مثل فرشته ها میمونید دیگه داره 4سالتون مبشه قشنگای من منو بابا روز به روز بیشتر خداروشاکریم ازاینکه سه قلو داده و تنها نیستیم و روز به روز بیشتر عاشق کاراتون میشیم حسابی بهم کمک می کنید حسابی کارتون های اموزنده میبینید و شعرهاشو یاد میگیرید مخصوصا مهزاد که بیشتریاشو حفظه و تو تنهاییاش با خودش زمزمه میکنه فدای اون خوندنات بشم که اینقدر زیبا میخونی عشقم ...
3 بهمن 1393
1